کد مطلب:152125 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:346

زیارت حضرت موسی کلیم الله و ملائکه از قبر حضرت امام حسین
ابوحمزه ی ثمالی فرمود: در اواخر سلطنت بنی مروان، ارده ی زیارت آقا ابی عبدالله الحسین علیه السلام را نمودم و پنهانی خود را به كربلا رساندم و در گوشه ای پنهان شدم و اینكه شب از نیمه گذشت. پس به سوی قبر شریف روانه شدم تا آنكه نزدیك قبر مقدس و شریف رسیدم. ناگهان مردی را دیدم كه به سوی من می آید و گفت: خدا ترا اجر و پاداش دهد، برگرد! زیرا به قبر شریف نمی رسی.

من وحشت زده و ترسان مراجعت كردم و دوباره خود را پنهان كردم، تا آنكه نزدیك طلوع صبح شد. باز به جانب قبر روانه شدم و چون دوباره نزدیك شدم، باز همان مرد آمد و ممانعت كرد و گفت: به آن قبر نمی توانی برسی. به او گفتم: عافاك الله، چرا من به آن قبر نمی رسم و حال اینكه از كوفه به قصد زیارت قبر آن حضرت آمده ام؟ بین من و آن قبر حائل نشو، زیرا من می ترسم كه صبح شود و اهل شام مرا ببیند و مرا در اینجا به قتل برسانند!


وقتی این سخن را از من شنید، گفت: یك مقدار صبر كن، چون حضرت موسی بن عمران علیه السلام از خدای خود اجازه گرفته است كه به زیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلام بیاید و خدا به او اجازه داده و با هفتاد هزار ملائكه به زیارت آقا آمده اند و از اول شب تا به حال در خدمت قبر شریف هستند و تا طلوع صبح كنار قبر هستند و بعد به آسمان عروج می كنند.

ابوحمزه ثمالی گوید: از آن مرد پرسیدم كه تو كیستی؟ گفت: من یكی از آن ملائكه هستم كه مأمور پاسبانی و پاسداری قبر حضرت سیدالشهداء علیه السلام هستیم و برای و از آن حضرت، طلب مغفرت می كنیم. چون این سخن را شنیدم برگشتم و پنهان شدم.

در هنگام طلوع صبح، سر قبر حضرت علیه السلام آمدم و دیگر كسی را ندیدم كه مانع شود. پس زیارتم را انجام دادم و بر كشندگان آن حضرت لعن نمودم و نماز صبح را در آنجا اقامه كردم و از ترس مردم شام، سریعا به كوفه برگشتم [1] .


[1] كرامات الحسينيه ج 2، ص 160 به نقل از زندگاني عشق ص 216 و او به نقل از كامل الزيارت ص 111 - دارالسلام عراقي ص 477.